مسافرت به همدان شهریور1391
رضای مادر:
شهریور 1391 من و بابا بهروز و شما و آجی بهار و عمه سارا
راهی مشهد مقدس شدیم.چون میخواستیم حلقه ی
غلامی شما رد در بیاریم.شما سه سال و دوماهه بودی.
این عکسا مال وقتیه که به همدان رسیدیم و یک روز اونجا
بودیم.عکسای شما و آجی بهار اونوقت داداش رساهنوز به
دنیا نیومده بود
پارک آفتاب بودیم .یه چرخ و فلک اونجا بود که شما امکان
نداشت که ازش پیاده بشی فقط یه بار سوار کالسکه
شدی و یکم هم آب بازی کردی
خیلی بهتدن خوش گذشت.
یه خاطره
دنبال آدرس مقبره ی ابوعلی سینا می گشتیم بابا بهروز از
یه عابر پرسید مقبره ابوعلی سینا از کدوم طرف بریم بعد
شما با یه قیافه ی حق به جانب به بابا گفتی ااااابابااااااا
چرا از کسی میپرسی خودم خونه عمو علیحسین اینا رو
بلدم
بابا میگفت:ابوعلی سینا شما فکر کرده بودی میگه عمو علیحسن اینا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی